• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • دل عالمي بسوزي چو عذار برفروزي
  • تو از اين چه سود داري كه نمي كني مدارا
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • دل : سرچشـــمه جريـــان خون در بــدن است
  • عذار : موي گــونه ، در فــارسي به معــني صورت و گونه آمده است
  • مدارا : نرمي ، ملاطـفت ، مهرباني
English Translation :
When thou enkindlest thy face ,thou consumest a world!
First Mesra Translation:
From this, what profit hast thou that thou doest no kindness.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- وقتي گونه ها را برافروخته مي كني دل خلق عالم را مي سوزاني ; براي تو چه فايده دارد كه با مردم مدارا نمي كني ،عِذار: موي گونه است و همان خط سبز يا خط چهره كه در اشعار فارسي مي آيد; اما در اشعار حافظ ، و مجموعاً در ادب فارسي ، غالبــاً به معناي چهره و گونه به كار برده مي شود; چنانــكه در بيــت مورد بحث نيز، جز گونه ، معني ديگري نمــي توان به آن داد، زيرا عِذار برفروزي كنايه از چهره را آرايش كني است ، **