تبیان، دستیار زندگی

چرا سعدی "استاد سخن" است؟

به قول خیلی از حافظ شناسان از جمله استاد بهاالدین خرمشاهی: شاید اگر سعدی نبود حافظ به این صورت شکل نمی‌گرفت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
کوروش کمالی سروستانی

 اول اردیبهشت روزی است که به نام شیخ اجل سعدی نام گذاری شده است. شاعری که شعرهایش قریب به 700 سال ورد زبان عاشقان شعر فارسی و نثرش همچنان از مهم‎‌ترین فرازهای نثر سهل ممتنع است. او را همگان با لقب استاد سخن می‌شناسند.  کوروش کمالی سروستانی، سعدی شناس معاصر درباره این شاعر می‌گوید: سعدی به دو دلیل استاد سخن لقب گرفته است. اول فرم کلام، زبان، زیبایی‌شناسی و استفاده حکیمانه از عناصر فرهنگی روزگار او که آمیزه‌ای از فرهنگ ایران باستان، قرآن و حدیث، دانشگاه آن روزگار (که عمدتا به زبان‌های هندی و یونانی و عربی بوده) بوده، نبوغ خود او و فضای اجتماعی- فرهنگی شهر شیراز از جمله عواملی هستند که باعث می‌شوند سعدی را استاد سخن بدانیم.

مدیر دانشنامه فارس ادامه داد: زبان فارسی بعد از فردوسی که کاخ بلندی را سامان داد و عرصه‌ای برای زبان فارسی گشود، تا حدودی به عرب‌گرایی و مغلق‌گویی دچار شد. سعدی در قرن هفتم به گونه‌ای دیگر زبان فارسی را بازآفرینی کرد و از امکاناتی که این زبان داشت به گونه‌ای استفاده کرد که به قول شادروان فروغی: امروز ما به زبان سعدی سخن می‌گوییم و گلستان سعدی به عنوان یکی از کتاب‌های موثری است که از قرن هشتم تا سیزدهم نزدیک به 72 گلستان واره به تقلید از او نگاشته شد که از آن جمله نگارستان جامی است.

این مدرس دانشگاه گفت:  سعدی شیرازه‌بند مکتب ادبی شیراز بود و حافظ ارتقا دهنده آن مکتب. به قول خیلی از حافظ شناسان از جمله استاد بهاالدین خرمشاهی: شاید اگر سعدی نبود حافظ به این صورت شکل نمی‌گرفت. یعنی وامدارای حافظ به سعدی در غزل از نظر حافظ پژوهان غیر قابل انکار است. با این وجود اما در مشرب فکری تفاوت‌هایی وجود دارد که به روزگار، مسائل پیرامونی و نو نگاه این دو شاعر بر می‌گردد. اما آنها در یک جبهه مشترک بودند.

او ادامه داد: هر دو این شاعران دغدغه انسان آزاد داشتند. هر دو از ظلم و ستمی که بر انسان‌های روزگارشان روا داشته می‌شد رنج می‌بردند. هر دو از ریا، دورویی و دروغ ابراز تنفر کرده‌اند، هر دو ریا را در آثار خود رد کرده‌اند، هر دو به تعالی انسانی و آزاد بودن اندیشه انسانی تاکید کرده‌اند، هر دو بر روی مفهوم حقوق رعیت( در آن روزگار) و حقوق شهروندی که امروز با آن آشنایی داریم انگشت تاکید گذاشته‌اند.

سروستانی اضافه کرد:  در یک دوره زمانی خاص بخشی از جامعه روشن‌فکری ایران نخوانده به سعدی‌گریزی دامن زدند . خوشبختانه این مسئله دارد هر روز بیش از گذشته کم رونق می‌شود. کسانی چون مرحوم گلشیری که در حوزه ادبیات مدرن کار کرده بود در اواخر عمر خویش دست به کار ویرایش گلستان سعدی شد.

او در پایان گفت:  فردی چون محمود دولت‌آبادی می‌گوید: ما با خواندن سعدی از او الهام می‌گیریم. نقادان داستان نویسی چون کامیار عابدی و حسن میرعابدینی نقش سعدی را در ادبیات داستانی ایران کم رنگ نمی‌دانند. شاید همه این نکات باعث شده حضور سعدی در ادبیات ایران مستمر باشد. البته شعر حافظ هم نکته بینی و زیبایی مخصوص به خودش را دارد اما کاری که سعدی در زبان کرد را نه حافظ انجام داد و نه مولوی. آنها در شعر خیلی چیزها را به اوج بردند اما زبان و ادبیات در عین حال که همزاد هستند با یکدیگر تفاوت‌های آشکاری هم دارند.
منبع: هنر آنلاین