کتاب «در غبار خویش» با مقدمهای از زندهیاد مهرداد اوستا
«در غبار خویش» گزیدهای از اشعار عبدالله صالحی سمنانی با مقدمه زندهیاد مهرداد اوستا بوده که انتشارات سوره مهر بهتازگی این دفتر را منتشر کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : جمعه 1397/07/20 ساعت 19:12
عبدالله صالحی فرزند علیاکبر متخلص به «صالحی» و «آشنا»، در سال ۱۲۸۵ شمسی در محله اسفنجان (محلهای بزرگ در جنوب سمنان) به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در سمنان سپری کرد و از محضر شیخ محمد فانی، عارف و شاعر معروف سمنانی، بهرهها برد. او پس از آن به تهران عزیمت کرد و به استخدام اداره دامپزشکی درآمد. پس از شهریور ۱۳۲۰، اشعار صالحی بر سر زبانها افتاد و اهل ادب با سخنش آشنا شدند.
بیت مشهور: عهد کردم که دگر مِی نخورم در همه عمر/ بهجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر؛ که گاه به اشتباه به شاعرانی دیگر نسبت داده میشود از سرودههای صالحی سمنانی است. این موضوع را استاد صالحی طی نامهای، که در مجله ارمغان در سال ۱۳۴۴ بهچاپ رسیده، شرح داده است.
صالحی از اعضای انجمن ادبی حکیم نظامی بود و آثار خود را در مطبوعات آن روزگار از جمله مجله ارمغان و باغ صائب منتشر میکرد. مثنوی زیبا، روان، و اجتماعی او به نام «کاوه آهنگر» در ۴۸ صفحه در سال ۱۳۳۰ انتشار یافت که بیانگر مسائل و نیازهای روز بود و با استقبال اهل ادب روبهرو و پس از چندی نایاب شد. همچنین، وی دو دفتر از اشعارش را گردآوری کرد. نخستین مجموعه با نام «سرود ناتمام» شامل غزلها، قصیدهها، و مثنویهای او، با مقدمه ۴۸ صفحهای استاد مهرداد اوستا، به کوشش دامادش، یوسف بابک، در سال ۱۳۵۳ منتشر شد. اما مرگ، فرصت چاپ دفتر دوم آثارش را به او نداد. صالحی خردادماه ۱۳۶۲ شمسی در تهران درگذشت و در آرامگاه ابنبابویه به خاک سپرده شد.
منزل صالحی در تهران محل گرد آمدن شاعران و استادان خوب آن روزگار بود. به گفته مهرداد اوستا، «خانه استاد را روزی نیست که گروهی از مردم دانشور و شریف جمع نیامده باشد و استاد با تن خویش از هر یکی پذیرایی ننماید».
صالحی با شاعران و اندیشمندانی چون مشفق کاشانی، محمدجواد تربتی، فردوس فراهانی، ادیب طوسی، ابوتراب جلی، شمس آلاحمد، اسلام کاظمیه، مهرداد اوستا، شاهپور خلیلی، نصرتالله نوح، و محمد تاجبخش سمنانی دوستی و مصاحبت داشت.
مهرداد اوستا، با تاکید بر طبع والا و تسلط شگفت صالحی بر ادب پارسی، او را یکی از ده شاعر بزرگ دو قرن اخیر معرفی کرده است:
«استیلای شاعر بر همه رموز و دقایق سخن پارسی به اندازهای است که باید گفت این شاعر نیست که اسیر و زبون سخن است، بل این سخن است که در پنجه او چون موم نرم شده است و از این روی با کلیت و جامعیتی که در طبع صالحی است، میتوان گفت که هرگاه ـ دستکم در دو قرن اخیر ـ ده شاعر بزرگ از نظر تلوّن فکری و ابداع معانی داشته باشیم، یکی از این ده شاعر بیتردید استاد ما، صالحی سمنانی، است».
مرحوم مشفق کاشانی نیز درباره زبان اشعار صالحی گفته است:
«زبان صالحی زبان مردمی است که از میان آنها برخاسته و زبان گویای دردهای زندگی گروهی است که در محرومیت و نابرابری رنج میبرند. اشعار صالحی فریاد در گلو شکست بیداد دیدگان اجتماع است. آثار او با اینکه بیشتر در قالب غزلهای بیپیرایه و روان عرضه شده است، شعلهای از آتشفشان درون اوست».
کتاب «در غبار خویش» گزیدهای است از اشعار استاد صالحی از دفتر سرود ناتمام و اشعار منتشرشده او در مجلات و مطبوعات آن روزگار، که در دو قسمت تدوین شده است: بخش نخست، شامل غزلهای صالحی است؛ بخش دوم، دیگر سرودهها از جمله قصیدهها و مثنویهای وی را در بر میگیرد.
غزلی از کتاب:
غمش افزود غمی بر سر غمهای دگر/ دِه به شادیِ غم او دو سه مینای دگر
آشیان کرد غمت در دلِ بیکینه ما/ چون ندیده به جهان خوشتر از این جای دگر
سرسری نیست مرا عشق که با یک دو عتاب/ گیرم از تو دل و بندم به دلآرای دگر
جز شرابی و کتابی و تو و طرف چمن/ ز خدایم، به خدا نیست تمنای دگر
عهد کردم که دگر مِی نخورم در همه عمر/ بهجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر
زین جهانم چه ثمر بود بهجز غم که دهی/ زاهدا، وعده بیهوده به دنیای دگر!
تو که امروز توانی و به دادم نرسی/ جز بهانه نبوَد وعده به فردای دگر
گر به طبع تو موافق سخنم نیست، مرنج/ «صالحی» را بود، ای دوست، الفبای دگر
شایان ذکر است این کتاب در ۱۲۵۰ نسخه همراه با مقدمهای از مرحوم مهرداد اوستا در ۲۱۲ صفحه با همکاری مرکز آفرینشهای ادبی استان سمنان منتشر و روانه بازار نشر شد.
منبع : پایگاه خبری حوزه هنری