تبیان، دستیار زندگی

ادبیات داستانی دست به کوچک‌نمایی انقلاب اسلامی نزند

خسرو باباخانی گفت: ادبیات نباید نباید به نحوی روایت کند که انقلاب کوچک دیده شود؛ انقلاب بزرگ‌ترین اتفاقی بود که اتحاد و قدرت مردم ایران را به خوبی نشان داد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خسرو باباخانی

رمان «زمستان بی‌شازده» نوشته فاطمه نفری، با حضور خسرو باباخانی و جمعی از علاقه‌مندان به حوزه ادبیان انقلاب اسلامی در بیست‌وپنجمین جلسه از سری نشست‌های آئینه‌بندان نقد و بررسی شد.

در ابتدای این نشست فاطمه نفری درباره علت نوشتن رمانی که به بررسی اتفاقات دهه ۵۰ شمسی می پردازد، گفت: درست است که سن من کمتر از آن است که اتفاقات و رخدادهای انقلاب را با چشم دیده باشم اما به دلیل علاقه بسیار زیادم به تاریخ و مطالعاتی که پیرامون رویدادهای تاریخی داشته ام، سبب شد تا رمانم را مربوط به گذشته و دهه ۵۰ شمسی بنویسم. من مطالعه تاریخ را در اولویتم قرار داده ام؛ به طوری که اتفاقات دهه ۵۰، ۴۰، ۳۰ و حتی ۲۰ را با دقت می خوانم و از همین رو پژوهش ها و جست‌وجوهای زیادی را انجام داده ام.

وی ادامه داد: انقلاب اسلامی ایران یک اتفاق بزرگ و تاثیرگذار در تاریخ ایران است و از همین رو علاقه مند شدم که زمان رمان مختص به آن دوره باشد، از همین رو به سراغ کسانی رفتم که به خوبی آن زمان را درک کرده باشند. من می خواستم در رمانم به نحوی فضاسازی کنم که بیشترین شباهت با آن دوران وجود داشته باشد؛ نوع غذا خوردن، وسایل گرمایشی، نوع و سبک زندگی مسائلی بود که با دقت جست‌وجو کردم. من برای جمع‌آوری اطلاعات مصاحبه‌های متعددی انجام دادم. پدر و مادر و افرادی که در آن دوران زندگی کردند بهترین کسانی بودند که می‌توانستند اطلاعات خوبی به من بدهند. مطالعه کتاب های تاریخی، سرچ در اینترنت و مطالعه خاطرات افرادی که در آن برهه زندگی می کردند به نوبه خودشان هر یک کمکی به فضاسازی و نزدیک شدن رمان من به واقعیت کرد.

این نویسنده در پاسخ به سوالی درباره انتخاب یک پسر به عنوان شخصیت اصلی داستان، گفت: با توجه به اینکه شخصیت دختر می توانست محدودیت هایی داشته باشد، وجود یک پسر برای پیشبرد داستان راحت تر بود؛ زیرا با محدودیت های کمتری مواجه بود. به عنوان مثال یک دختر نمی توانست در دهه ۵۰ به پشت بام برود و کبوتربازی کند اما برای یک پسر بسیار راحت تر بود. برای همین مسئله من پسر را انتخاب کردم. از طرفی عده‌ای اعتقاد دارند که چون من یک دختر هستم باید به سراغ شخصیت دختر می رفتم اما من به شخصیت پسر داستانم نزدیک بودم و حتی شاید بخشی از شخصیت خودم بود، بخشی از تجربیات شخصی سبب شد به این شخصیت نزدیک بشوم و نوشتن پیرامون یک پسر برای من کار دشواری نبود.

در ادامه خسرو  باباخانی، نویسنده و منتقد ادبی، درباره «زمستان بی شازده» گفت: بسیار خوشحالم که امروز کتاب «زمستان بی شازده» به عنوان کتاب مورد نقد انتخاب شده است. اگر حدود ۱۵ سال پیش از من پرسیده می شد که رمان موفق پیرامون انقلاب چه رمانی است و یک نمونه بیاورید من می گفتم که متاسفانه رمانی وجود ندارد. جشنواره داستان انقلاب اتفاق بسیار خوبی بود که سبب شد ما امروز رمان های متعددی پیرامون انقلاب اسلامی داشته باشیم. ۱۰ دوره از برگزاری جشنواره داستان انقلاب می گذرد و من در جلسه ای که در یکی از کانکس های حوزه هنری برگزار شد و نطفه این جشنواره بسته شد حضور داشتم. مرحوم فردی و مرحوم حداد در این جلسه تاکید داشتند که ما رمان هایی درباره دفاع مقدس داریم اما درباره انقلاب که مادر اصلی دفاع مقدس است رمانی نداریم. در همان جلسه آیین‌نامه‌ای تدوین شد و قرار شد جشنواره ای به نام جشنواره داستان انقلاب برگزار شود. امروز کتاب های بسیار خوبی در این حوزه نوشته شده است. اگر از من بپرسید که جشنواره داستان انقلاب به اهدافش رسیده است یا خیر، می گویم راهی که برای جشنواره انقلاب ترسیم شده بسیار طولانی است اما امروز اگر یک رمان موفق با موضوع انقلاب داشته باشیم من می‌گویم این موفقیت به دلیل این جشنواره است.

وی ادامه داد: امروز رمان هایی نوشته آقای خاموشان، خانم نفری و سایر نویسندگانی که وارد عرصه رمان انقلاب شده اند به برکت وجود همین جشنواره است. اندک زمانی ما از وجود رمان هایی با موضوع انقلاب محروم بودیم اما طی این ۱۵ سال شرایط تغییر کرده و نویسندگان جوانی وارد عرصه شده اند و توانسته اند موفقیت های خوبی به دست بیاورند؛ هرچند که باید در نگارش رمان ها دقت بسیاری شود، متاسفانه ما برای بزرگ کردن انقلاب دشمن و نیروهای مخالف و طرفدار شاه را بسیار کوچک، حقیر و کاریکاتوری نشان می دهیم. متاسفانه نویسندگان تحقیقات لازم را انجام نمی دهند. ساواک همیشه با تصویر یک مردی نشان داده می شود که در حال شکنجه است؛ در حالی که ساواک جزو یکی از قوی ترین نیروهای اطلاعاتی جهان بوده و بسیار دقیق کار می کرده است. اگر ساواک را به خوبی معرفی نکنیم که انقلاب معنایی ندارد، همانند دفاع مقدس که نیروهای عراقی را به قدری ضعیف نشان می‌دهیم که این شائبه پیش می آید که چرا جنگ ما هشت سال طول کشیده است. نشان دادن انقلابی ها هم باید درست باشد، ما به نحوی تصویر کرده ایم که گویی همه مردم در زمان پیش از انقلاب اعلامیه داشته اند؛ در حالی که باید تصویر ارائه شده در رمان، فیلم و یا هر چیز دیگر منطبق با واقعیت باشد، و نباید به نحوی روایت بکنیم که انقلاب کوچک دیده شود، انقلاب بزرگ‌ترین اتفاقی بود که اتحاد و قدرت مردم ایران را به خوبی نشان داد. از همین رو باید این عظمت به درستی منعکس شود.

خسرو باباخانی درباره خود داستان و رمان «زمستان بی شازده» گفت: اولین نکته ای که بسیار مورد توجه من قرار گرفت اسم این رمان بود؛ اسم این رمان بسیار هوشمندانه انتخاب شده و فوق‌العاده است. من اولین‌بار دست‌نویس این رمان را در جشنواره خواندم، در آنجا اسم نویسنده لاک گرفته می شود، همان جا به خاطر اسمش امتیاز بسیار خوبی برای این رمان قائل شدم. این اسم نوعی ایهام دارد که می‌توان تفاسیر متعددی نسبت به آن کرد که خودش جذابیت داستان را دوچندان می کند. هرچه اسم این کتاب خوب است، طرح روی جلد آن فوق‌العاده بد است و متاسفانه هیچ ارتباطی با داستان، موضوع و گروه سنی نوجوان که کتاب برای آن نوشته شده ندارد.

وی در ادامه گفت: از نظر قلم، قطع و مسائل ظاهری به نظرم مشکلی وجود ندارد، اما نسبت به محتوا نکاتی باید رعایت شود. به نظرم اگر ۷۰ صفحه اول داستان حذف شود به اصل داستان هیچ لطمه ای وارد نمی شود. داستان از خانه مهندس شروع می شود، در حالی که روایت داستان در ورامین اصلا جزو داستان نیست. در بعضی از بزنگاه‌ها داستان رها می شود و در فصل بعد شخصیت اصلی آن را به شکل خاطره بیان می کند. این مسئله نقطه ضعف است؛ زیرا زمانی که زاویه روایت اول شخص باشد، و من مطرح باشد، روایت داستان به سمت خاطره گویی پیش می رود. خاطره روایت داستان است و اثربخشی لازم را ندارد در حالی که رمان به پرداخت و صحنه‌پردازی نیاز دارد. حال زمانی که شخصیت اول داستان خود در روایتش خاطره ای می‌گوید متن ضعیف تر از ضعیف می شود و این مسئله قوت داستان را به شدت کم می کند.

فاطمه نفری نیز در مورد مسائل مطرح شده گفت: من تمامی نکات را می پذیرم، اما باید بدانیم که این رمان برای ۴ سال پیش است و در رمان دومم بسیاری از این نکات را اصلاح کرده ام. من تمام تلاشم را کردم تا داستانم به واقعیت و فضای آن زمان نزدیک باشد. از همین رو تحقیق و پژوهش انجام دادم، اما مسئله اصلی این است که داستان از نگاه یک نوجوان ۱۴ ساله روایت می شود و ما در داستان با زوایه دید یک نوجوانی روبه‌رو هستیم که دنیا را مانند سنش می بیند، او همه چیز را از دیدخود روایت می کند که ممکن است روایت مطرح شده توسط یک نوجوان با اتفاق رخ داده کمی متفاوت باشد.

کتاب «زمستان بی‌شازده» که برای گروه سنی نوجوان تهیه شده است داستان نوجوانی را در روزهای انقلاب نقل می‌کند که از انقلاب بیرونی به انقلاب درونی می‌رسد


منبع: مهر