تبیان، دستیار زندگی

به بهانه سالروز بزرگداشت خیام

هر رباعی او به دیوانی می‌ارزد

28 اردیبهشت ماه روز بزرگداشت خیام است. خیام فیلسوف، ریاضی‌دان و شاعر بود اما بیشتر با رباعیاتش شناخته می‌شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
خیام

خیام فیلسوف، ریاضی‌دان، منجم و شاعر ایرانی در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است. او در ترتیب رصد‌خانه‌ی ملك‌شاهی و اصلاح تقویم همكاری داشت و از آثارش به «جبر و مقابله»، «رساله فی شرح ما اشكل من مصادرات»، كتاب «اقلیدس»، «رساله فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذهب و الفضة فی جسم مركب منهما»، «لوازم الامكنة» و رباعیات می‌توان اشاره كرد.

هر رباعی او به دیوانی می‌ارزد

قدیمی‌ترین کسانی که از خیام به عنوان شاعر سخن گفته‌اند: «شهرزوری» و دیگر «شیخ نجم‌الدین رازی» هستند. شهرت خیام در ادبیات به جهت سرودن رباعی است. قالبی که در چهار مصراع کوتاه، بلندترین مفاهیم را بیان می‌کند. او افکار و اندیشه‌های فلسفی را با زبانی شیوا و روان و دلکش بیان می‌کند. شک نیست که شاعران فارسی زبان پیش از خیام به سرودن رباعی پرداخته‌اند اما پس از خیام قالب رباعی در اختیار محتوای خیام‌وار قرار می‌گیرد. کلامش سراسر شورانگیز، لطیف، ساده و روان است؛ نه تکلفات قصیده سرایان در آنها دیده می‌شود و نه استعارات و مبالغات شاعران عصر. از سراسر آنها بوی صدق و صفا شنیده می‌شود. صدق و صفای کسی که ریا ورزی و پرده‌پوشی نمی‌کند و هر چه را به حس و عقل خود در می‌یابد بدون بیم و هراس و بی‌هیچ روی و ریا بیان می‌دارد.

میر جلال الدین کزازی در کتاب «در دریای دری» درباره رباعیات خیام می‌نویسد: «هر چند در ادب پارسی موضوع سرایش رباعی منحصر به خیام نیست و شاعران قبل و بعد از وی نیز در این قالب طبع­آزمایی کرده‌اند ولی شهرت خیام در حوزة شعر و ادبیات به هنر او در سرایش رباعی است. آنچه خیام را به عنوان یک شاعر به ایران وجهان شناسانده، قالب رباعی است. قالبی را که با مختصرترین بیان به شرح مقصود می‌پردازد. هر یک از رباعی‌های خیام نمونة برترین، در کوتاه سخنی و در ریختن دریا در کوزه است. هر رباعی او به دیوانی می‌ارزد.»

خیام از نگاه اهل قلم

محمدعلی اسلامی ندوشن ویژگی اصلی اندیشه‌های خیام را پرسشگری می‌خواند و می‌گوید: خیام همواره بر روی نقاط اصلی زندگی بشر دست گذاشته و هسته اصلی و بنیادین رباعیات خیام، طرح همین پرسش‌هاست. خیام در زمان حیات خودش به عنوان شاعر معروف نبود؛ بلكه سال‌ها بعد نامش در تذكره‌ها آمد و شعرهایش مطرح شد و در دنیای امروز نیز به خاطر ترجمه‌های خوب فیتز جرالد در سراسر جهان شهرت یافته است. او در طول زندگی‌اش به عنوان ریاضی‌دان و فیلسوف مشهور بود و این در حالی است كه معاصرانش از رباعی‌هایی كه امروزه مایه شهرت و افتخار او هستند، بی‌خبر بودند.

شعرهای خیام مشرب فلسفی دارد. در دوران اندوه‌زده خیامی و در آن زمانی‌كه ترك‌های سلجوقی بر ایران حاكم بودند و فضایی تنگ و پر از اختناق را پدید آورده بودند، خیام سعی می‌كند كه شاد باشد، و آن مضامین شراب و شادی كه در شعرهای خیام وجود دارد، برای این است كه خیام می‌گوید این زندگی و عمر انسانی گذراست و باید آن را جدی گرفت؛ نه این‌كه در آن بیهوده خوش گذراند و منظور از شراب در شعر خیام بدمستی نیست.
متأسفانه غربی‌ها وقتی شعر خیام را می‌خوانند، گمان می‌كنند كه منظور از شراب، همان شراب ظاهری است و برداشت دیگری از شعرهای خیام كرده‌اند و حتا میخانه‌ای به نام خیام وجود دارد.

عبدالعلی دستغیب، منتقد ادبی رباعیات خیام را یكی از بهترین مجموعه‌های شعر فارسی معرفی می‌‌كند. او معتقد است این اثر نزد غربیان آن‌قدر مهم است كه اگر در كتابخانه‌های مردم اروپا دو كتاب باشد، یكی كتاب مقدس است و دیگری، كتاب خیام. اما در ایران این‌طور نیست. وقتی از شاعران بزرگ صحبت می‌كنیم، یا مردم ایران چنان‌چه بخواهند شعری بخوانند، بیش‌تر از سعدی، فردوسی، حافظ و مولانا شعر می‌خوانند؛ تا خیام.

شاپور پساوند، شاعر‌ كارنامه‌ی خیام‌پژوهی را همواره با تكرار و محافظه‌كاری روبه‌رو بود می‌داند. از نظر او خیام یكی از تأثیرگذارترین شاعران ادبیات فارسی است كه درباره‌ی او كم‌تر تحقیق شده است و كارنامه‌ی خیام‌پژوهی قابل دفاع نیست. در بررسی آرا و اندیشه‌های خیام البته ضرورت دارد رباعیات منتسب به او از رباعیاتی كه سروده‌ی این شاعر بزرگ ایرانی است، تمیز داده شود؛ اما در این زمینه علی‌رغم تلاش‌های صورت‌گرفته، كم‌تر توفیقی حاصل شده و بیش‌تر به شبهات و مناقشات در این زمینه دامن زده شده است.

خیام در عین رعایت اسلوب‌های شعری و زیبایی‌شناختی در شعرش، به مسأله‌ی دریافت‌های فلسفی و آموزه‌های فلسفی‌اش بیش‌تر اهمیت می‌داده و از همین‌رو ضرورت دارد در بررسی شعر و جایگاه شاعری خیام، نگاه فلسفی و محتوایی او را مورد مداقه و بررسی بیش‌تر قرار دهیم.

معماری آرامگاه خیام

آرامگاه خیام تلفیقی از نجوم و هندسه و شعر و نماد شخصیت چندوجهی خیام است؛ بنایی که به خاطر معماری خاص‌اش، هر سال بهار شکوفه‌های درختان باغ آن را گل‌افشان می‌کنند. «هوشنگ سیحون» با طراحی این بنا نام خود را در زمره هنرمندان صاحب سبک معماری ایران به ثبت رسانده است.

سال 1335 خورشیدی انجمن آثار ملی در نامه‌ای از هوشنگ سیحون که در آن زمان 36 سال داشت درخواست کرد طرحی درخور شخصیت خیام برای آرامگاه او ارائه کند. سیحون دو سال روی طرح بنای آرامگاه کار کرد و سرانجام آن را در سال 1337 به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فرستاد. وقتی طرح برای دانشکده فرستاده شد، رییس دانشکده آن را از لحاظ فنی، معماری و سبک طراحی شده، متناسب با شخصیت خیام دانست و تاییدش کرد.

محل ساخت آرامگاه را در گوشه شمالی باغ در نظر گرفتند. سال 1338 کار ساخت بنا آغاز شد و تکمیل آن سه سال به طول انجامید. سیحون که آرزوی خیام برای گل افشانی مزارش را که در چهار مقاله عروضی ذکر شده می‌دانست، مکانی از باغ را برای ساخت بنا در نظر می‌گیرد که اختلاف ارتفاع سه متری نسبت به درختان زردآلوی باغ داشت و همین اختلاف باعث می‌شود هر سال در فصل بهار شکوفه‌های زردآلو روی مزار را بپوشاند.

چند جرعه از رباعیات خیام

در پره ی اسرار کسی را ره نیست

زین واقعه جان هیچ کس آگه نیست

جز در دل خاک هیچ منزل گه نیست

افسوس که این افسانه ها کوته نیست

***

این قافله ی عمر عجب می گذرد

دریاب دمی که با طرب می گذرد

ساقی غم فردای حریفان چه خوری

پیش آر پیاله را که شب می گذرد

***

خاکی که به زیر پای هر نادانی است

کفّ صنمیّ و چهره جانانی است

هر خشت که بر کنگره ایوانی است

انگشت وزیر یا سر سلطانی است

منابع: تبیان/ ایسنا/ نشریه زیبایی شناسی ادبی